جایگاه بزه دیده در مکتب عدالت کیفری و نقش آن در پیدایش عدالت ترمیمی

سال انتشار ۱۳۹۴
محل انتشار: نخستین کنگره بین المللی حقوق ایران
نویسندگان:
علی طالع زاری – استادیار گروه حقوق ، واحد گرگان،دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرگان ، ایران
  فرزانه حبیبی – کارشناس ارشد ، گروه حقوق ، واحد گرگان،دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرگان ، ایران
چکیده مقاله:
ارائه تعریف عدالت ترمیمی کار ساده ای نیست و تاکنون نیز هیچ کس، یک تعریف جامع از آن ارایه نکرده است به طور تحلیلی می توان گفت عدالت ترمیمی یک فرآیند و روش خاصی است که به رابطه بین بزه دیده و بزهکار و کلیه گروه هایی که به نوعی با بزه ارتباط دارند توجه شده است. نکته دیگر که در این تعریف دیده می شود، توجه به خسارت های حاصله از بزه است؛ خسارت هایی که متوجه بزه دیده بوده و باید چاره ای برای جبران آن اندیشیده شود.اما آنچه در نگاه کلی تر در این تعریف مشاهده می شود، نگاه به آینده است، یعنی دست یافتن به اجماع و توافق کلی برای موارد مشابهی که ممکن است در آینده رخ دهد. به عبارت دیگر، نه تنها در فرآیند عدالت ترمیمی در صدد تنظیم رابطه بین بزه دیده و بزهکار هستیم، بلکه باید به روشی کلی برای آینده دست پیدا کنیم و در موارد مشابه نیز بتوانیم از طریق این فرآیند، خسارت های حاصله از وقوع بزه را جبران نماییم و نسبت به پیشگیری از ارتکاب بزه در آینده نیز چاره اندیشی کنیم. بنابراین، عدالت ترمیمی بر اهمیت ارتقاء نقش بزه دیدگان و اعضای جامعه از رهگذر درگیر نمودن فعالانه تر آنان در فرآیند عدالت تأکید داشت، بزهکاران را مستقیماً در قبال بزه دیدگان و جوامعی که مورد آسیب و زیان قرار گرفته اند، مسؤل می داند. عدالت ترمیمی آسیب های معنوی و مادی بزه دیدگان را ترمیم کرده و طیفی از فرصت های مناسب را برای گفت و گو، مذاکره و حل و فصل مشکل – هر زمانی که امکان داشته باشد- فرآهم می آورد. این فرصت ها احساس بیشتری از امنیت و آرامش جامعه، هماهنگی اجتماعی، صلح و آشتی را برای تمام کسانی که درگیر در مسأله هستند، به ارمغان می آورد.